سی و هفت سال پیش مانند فردا یعنی بیست ششم دی ماه سال پنجاه و هفت؛ شاه رفت و روزنامه ها با تیتر درشت نوشتند «شاه رفت» اما چرا رفت، چون کار را به جایی رسانده بود که جایی برای ماندن نداشت آن زمان من کلاس هفتم بودم و اغلب معلمهای ایران دارای مدارک تحصلیی دیپلم و حتی ششم نظام قدیم بودند می توان گفت افراد موفق به تحصیل در دوره های دانشگاهی هر شهری انگشت شمار بودند چرا که نیازی به تحصیل در آن سطح احساس نمی شد همین که شنیده شد شاه رفت عده ای خوشحال بودند که بوی آزادی حس می شود و افرادی هم بودند که آنها را تهدید می کردند و می گفتند مواظب رفتارتان باشید، شاه که برگردد حسابتان را می رسیم اما گوش کسی به این حرفها بدهکار نبود و مردم می گفتند شاه فراری شده سوار گاری شده، و ... اعوان و انصار وی هم که دیدند مقاومت سودی ندارد فرار را بر قرار ترجیح دادند و رفتند در اغلب شهرهای کوچک و بزرگ روزانه تجمعات و تظاهرات بود و افرادی سخنرانی می کردند و مژده می دادند که امام خمینی(ره) به زودی به وطن بازمی گردد در نهایت پس از چند روز تظاهرات و انتظار، امام خمینی(ره) بعد شانزده روز که از فرار شاه می گذشت تشریف آوردند و تظاهرات مردم در شهرهای مختلف گسترده تر شد؛ ده روز بعد یعنی بیست و دوم بهمن ماه سال پنجاه وهفت انقلاب پیروز شد و تا به امروز و ان شاء الله ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ادامه دارد